در مدت کمتر از ده سال از ظهور بالکچین (در سال ۲۰۰۸)، مفهوم »دفاتر کل توزیع شده« خود را در برنامه ها و جریانات اصلی تحقیقاتی و سیاستگذاریها جای داده است. اقبال عمومی و پذیرش مشتاقانه این مفهوم به واسطه موفقیت بیت کوین، موجب افزایش سریع موارد کاربرد مستعد و دارای قابلیت استفاده از این تکنولوژی شده است که در برخی موارد نیز انتظارات، اغراق آمیز است. انتظاراتی که گاهی بالک چین را دارای نقش متحولکننده صنعت و بخش عمومی میدانند. گسترش و افزایش تجربیات استفاده از دفاتر کل توزیع شده و عملیاتی کردن نمونههای پیاده سازی شده، این فرصت را فراهم میکند که دیدی فراتر از تبلیغات و گمانهزنی بر اساس موارد کاربردی که جنبه نظری دارند حاصل شود.
مطالعه و تحلیل موارد توسعه یافته ارائه خدمات عمومی بر بستر بالکچین توسط گروه های پیشگام در این زمینه، نشاندهنده این است که فناوری بلاکچین میتواند موجب کاهش دیوانسالاری و افزایش کارایی فرایندهای اداری شود و سطح اعتماد عمومی را در ثبت و نگهداری سوابق افزایش دهد.براساس دستاوردهای حاصل از کارهای انجام شده مبتنی بر فناوری بلاکچین، بر خالف تصوراتی که گاهی اوقات مطرح می شود، تا به حال نشان داده نشده که این فناوری یک نوآوری تحولساز یا مزاحم برای دولت ها است. آنچه که مشاهده میشود این است که پروژه های در دست اجرا، به جای ایجاد تغییرات اساسی در ظرفیت های عملیاتی دولت ها، بیشتر تغییرات را به صورت تدریجی و افزایشی در این زمینه بوجود میآورند. با این وجود بعضی از تغییرات باعث ارائه ارزش ای مشهودی برای شهروندان میشود.
برای نمایان شدن و دستیابی به قدرت تحولگرایانه بالکچین،باید بلوغ تکنولوژیکی و اکوسیستم دفاتر کل توزیع شده افزایش یابد. در این مسیر باید د دستور کار و خط مشی حرکت بر رفع موانع غیر تکنولوژیکی مانند ناسازگاری بین راهحلهای مبتنی بر بالکچین و چارچوبهای قانونی و سازمانی موجود متمرکز شود. این خط مشی و هدف مهم نمیتواند از طریق وفق دادن و سازگار کردن تکنولوژی با سیستمهای موروثی موجود محقق شود؛ بلکه نیازمند این است که از قدرت تحول پذیری بالک چین برای ایجاد فرایندهای جدید، سازماندهیها، ساختارها و استاندارها استفاده شود. از این جهت سیاستگذاری در این زمینه باید پشتیبان و محرکی برای اجرای فرآیندهای اداری مبتنی بر استفاده از بالک چین و باز طراحی فرایندهای موجود متناسب با تکنولوژی مورد نظر و کسب تجربیات بیشتر باشد.
منشاء اولیه و معرفی فناوری بالک چین به سال ۲۰۰۸ بازمیگردد، که به عنوان یک طرح متکی بر علوم کامپیوتر به منظور ایجاد اعتماد در مبادالت مستقیم دارایی ها به صورت نفر به نفر، بر بستری امن و بدون نیاز به نهاد واسط برای اعتمادسازی پیشنهاد شد. نوآوری اصلی که در بلاکچین معرفی میشود، در اصل استفاده و ثبت تراکنش ها در یک دفتر توزیع شده است که فقط قابلیت افزودن رکورد جدید روی آن فراهم است، به طوری که رکوردها )تراکنش ها( غیرقابل حذف و تغییر است. این مفهوم جدید، نیاز به حفظ واسطه های مرکزی را که پیامدهای اقتصادی و سیاسی بالقوه بزرگی دارند، از بین میبرد.
با پذیرش و تبدیل شدن دفاتر تبت تراکنشها به صورت الکترونیکی در سطح جهانی، فناوری بالکچین نیز شروع به گسترش سریع و مطرح شدن به عنوان یک برنامه اصلی در سیستمهای پرداخت کرد و امروزه به عنوان یک فناوری همه منظوره که در صورت عدم توجه به تاثیرگذاری آن در تحول دیجیتالی میتواند، هم بخش صنعت و هم بخش دولتی را مختل کند، توسط گروههای در حال افزایشی از توسعهدهندگان سامانهها و نرم افزارهای کاربردی از جمله شرکتهای استارتآپی، به شکل یک اکوسیستم پر جنبوجوش مورد اقبال قرار گرفته و در حال پیگیری است. امروزه شاهد این هستیم که دولتها نیز به شکل روزافزون در حال توجه و تمرکز بر کاربردهای بالقوه این فناوری در بخش عمومی هستند. به طور کلی، دفاتر کل توزیع شده در حال تبدیل به یک زیرساخت اطالعاتی جدید است که از تبادل اطالعات بین ادارات دولتی، شهروندان و مشاغل پشتیبانی میکند. در زمینه بخش عمومی، گروه های خاصی از موارد استفاده ای که از زیرساختهای اطالعاتی غیر متمرکز بهره میگیرند، مشخص شده اند. به ویژه، از فناوری بالکچین انتظار میرود که ایجادکننده یک انقالب باشد یا حداقل، خدمات و کارکردهای مختلف دولتی را تسهیل کند. این موارد شامل تهیه سوابق شهروندی، اجرای ثبت نامهای دولتی و پشتیبانی از رای گیری الکترونیکی، تسهیل معامالت اقتصادی و فرایندهای نظارت و تطبیق دستگاه های رگوالتوری، مبارزه با کالهبرداری/ فرار مالیاتی، توزیع و روانسازی گردش عمومی پول از جمله کمک هزینهها، مستمریها و حقوق بازنشستگی، تبادالت اجتماعی (بدون واسطه)میشود.
دولت دیجیتال یک پارادایم پیشرفته در علم مدیریت دولتی است. تا قبل از این، در مفهومی تحت عنوان دولت الکترونیکی، دیجیتالی شدن به عنوان ورودی یا عامل توانمندساز در نوسازی مدیریت دولتی نقش بسیار محدودتری داشت. دولت دیجیتال یک گام به جلوتر بر می دارد و بر ارائه خدمات عمومی چابک، مبتکرانه و با محوریت کاربر تمرکز دارد. این سرویسها و مدلهای ارائه خدمات باید از فناوریهای دیجیتال و داراییهای اطالعاتی دولتی و شهروندی بهره ببرند. قطعاً بالکچین یکی از خالقانهترین فنلوریهای دیجیتال است که باید تحت پارادایم جدید سیاستگذاری دولتی و ارائه خدمات مورد توجه قرار گیرد.
• کاهش هزینههای اقتصادی، زمان و پیچیدگی در مبادالت اطالعات مابین سازمانهای دولتیو همچنین مابین سازمان های عمومی- خصوصی، که این اتفاق موجب بهبود عملکرد اداری و مدیریتی دولت میشود
• کاهش بوروکراسی، اختیارات فردی و فساد، به دلیل استفاده از دفاتر توزیع شده و قراردادهای هوشمند قابل برنامه ریزی
• افزایش خودکارسازی، شفافیت، قابلیت ممیزی و پاسخگویی اطالعات در مراجع ثبت دولتی به نفع شهروندان
• افزایش اعتماد شهروندان و شرکتها در فرایندهای دولتی و نگهداری سوابق به واسطه استفاده از الگوریتمهایی که دیگر تنها و تماما تحت کنترل دولت نیستند.
در زمینه دولت دیجیتال، فناوری بالکچین توانایی تسهیل تعامل مستقیم بین نهادهای دولتی، شهروندان و عوامل اقتصادی را دارد، که در سطح ابتدایی، این به معنی بهبود خدمات عمومی در ثبت و فرآیندهای تبادل اطالعات است. این فناوری میتواند کمک کند تا بخش بزرگی از وظایف اداری را که دولتها در جامعه امروزی انجام می دهند، کنار گذاشته شوند. و این امکان وجود داشته باشد که دولتها مجبور نباشند فرایندهای ذخیرهسازی و تبادل اطالعات را به منظور تسهیل فعالیتهای اقتصادی در جامعه، برای خود ایجاد کنند؛ زیرا این کار میتواند با پروتکل بالکچین فراهم شود. در عوض، آنها باید نقش نظارتی را در رابطه با معامالت انجام شده در این زیرساخت حفظ کنند. استفاده از فناوری بالکچین از منظر شهروند محوری نیز امیدوار کننده است.به عنوان مثال شهروندان میتوانند بهرهمندی از مزایای اقتصادی و افزایش کارایی را در استفاده از خدمات دریافتی خود، به واسطه به کارگیری قراردادهای هوشمند در خودکارسازی فرایندها یا ثبت اسناد در دفاتر رسمی دولتی تجربه کنند.
افزون بر این خدمات دیگری را نیز می توان نام برد که بر مبنای ماهیت غیر متمرکز بالکچین قابل ارائه هستند. مانند احراز هویت دیجیتالی یا مشارکت در رأی گیری، تغییر تعادل قدرت، افزایش مالکیت و کنترل شهروندان بر فرآیندهای دموکراتیک و غیره.
با توجه به تمام این مزایا و چالش ها، فناوری بالک چین میتواند وضعیت موجود در بخش عمومی را متحول سازد. بالکچین ممکن است مدلهای جدیدی را در ارائه خدمات جدید برای دولتها به ارمغان بیاورد. ساختار معماری بلاکچین همچنین میتواند ریسک عملیاتی و هزینه های معامالت را کاهش دهد و میزان تطبیق با مقررات رگوالتوری و اعتماد به نهادهای دولتی را افزایش دهد. با این حال، فقدان سیستم هایی که به میزان کافی بالغ، پایدار، و تجاری شده باشند، و عدم اجرای واقعی در داخل دولت ها نشان میدهد که این تکنولوژی هنوز به بلوغ کامل نرسیده و با چالش هایی در زمینه مقیاس پذیری، حکمرانی، انعطاف پذیری و سبک ها و استانداردهای پیاده سازی مواجه است.